منشأ نژاد آكسفورد مركز و جنوب انگلستان است. نژاد آكسفورد از بزرگترين نژادهاي گوسفند از نظر جثّه و با پشم متوسط ميباشد. نوع بدن آن بلوكي است و صورت، گوشها و پاهاي آن خاكستري مايل به قهوهاي است. گوسفندان اين نژاد بدون شاخ هستند. بيده چيده شده آن سنگين و حدود ۵/۴ تا ۴/۵ كيلوگرم وزن دارد. ميشهاي اين نژاد پر منفعت و سودمند بوده، از نظر شيردهي خوب و برههاي آنها داراي رشد سريعي هستند. استفاده از اين نژاد در تلاقيها مناسب است، چون اندازه جثّه آن بزرگ است.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۵۰:۴۸ توسط:سام موضوع:
منشأ اين نژاد ايالات متحده ميباشد و بهبود آن بهوسيله تلاقي ميشهاي نژاد كلمبيا با قوچهاي cheviot صورت پذيرفتهاست. اين حيوان داراي جثّهاي متوسط با نوع بدن بلوكي بوده، صورت، گوشها و پاهاي آن سفيد است. بر روي صورت و پاها پشمي وجود ندارد. اين نژاد بدون شاخ ميباشد و لاشه آن گوشتي است. متوسط توليد پشم در حدود ۵/۴ تا ۴/۵ كيلو گرم در سال ميباشد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۹:۳۹ توسط:سام موضوع:
منشأ نژاد همشاي جنوب انگلستان است. جثّه اين حيوان بزرگ بوده، داراي بدني از نوع بلوكي ميباشد. اين نژاد داراي صورت، پاها، گوشها و بيني سياه بوده، فاقد شاخ ميباشد.
همشاير از نظر بلوغ در حد متوسط قرار دارد. از خصوصيات ديگر اين نژاد شيردهي خوب و توليد برههايي است كه پس از شيرگيري، براي ارائه به بازار مناسب ميباشند. توليد پشم آن متوسط و درحدود ۲/۳ تا ۶/۳ كيلو گرم ميباشد. ميانگين توليد بره در حدود ۱۳۷ درصد است كه اين درصد برهزايي براساس ۱۰۰ ميش ميباشد. تلاقي خوبي بين آنها و گوسفندان با پشم ظريف يا نژادهاي تلاقي يافته صورت ميگيرد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۹:۰۶ توسط:سام موضوع:
منشأ اين نژاد فنلاند است. از نظر جثّه كوچك است و گوشها، بيني، صورت و پاهايي سفيد دارد. اين نژاد بهطور كلي بدون شاخ ميباشد؛ هر چند كه تعدادي از قوچهاي آن شاخدار ميباشد. گوسفند فنلاندي پشمي با زبري متوسط توليد ميكند و وزن پشم چيده شده آن حدود ۴ تا ۵/۴ كيلو گرم است. خصوصيات لاشه اين نژاد مطلوب نميباشد.
نژاد فنلاندي داراي نرخ برهزايي قابل توجهي ميباشد و در آمريكا براي برنامههاي تلاقي، جهت افزايش ميزان برهزايي، مورد استفاده قرار ميگيرد. ميش بالغ تلاقي يافته كه نيمي از آن نژاد گوسفند فنلاندي ميباشد ۲۰۰ تا ۲۵۰ بره توليد ميكند. برههاي تلاقي يافته اين نژاد در هنگام تولد كوچك ميباشند، ولي قدرت بقا و زنده ماندن آنها بالاست. وقتي اين نژاد در تلاقي استفاده گردد، برههاي بدست آمده از نظر لاشه نيز داراي كيفيت مناسبي خواهند بود.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۸:۳۳ توسط:سام موضوع:
منشأ دورست از جنوب انگلستان ميباشد. جثّهاي متوسط داشته، داراي نوع بدن بلوكي است. گوشها، بيني، صورت و پاهايي سفيد دارد. دورست هم شاخدار و هم بدون شاخ ميباشد. اين نژاد داراي پشمي با زبري متوسط است. پشم چيده شده دورست وزن سبكي دارد و بهطور متوسط ۶/۳ – ۲/۳ كيلو گرم است. اين نژاد لاشه گوشتداري توليد ميكند.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۷:۵۶ توسط:سام موضوع:
منشأ اين نژاد آمريكا ميباشد. از تلاقي رامبويه و مرينوس دلاين بهبود نژاد يافتهاست. توسعه اين نژاد در نيومكزيكو شروع گرديدهاست. دبويلت باشرايط مراتع غرب آمريكا سازگار است. اندازه اين نژاد متوسط بوده، بدني زاويه دار دارد و رنگ آن سفيد ميباشد. قوچهاي اين نژاد شاخدار يا بدون شاخ ميباشند ولي ميشهاي آن بدون شاخ هستند. الياف پشم نرم و بلند باعث ارزشمندي پشم آن ميباشد.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۷:۲۸ توسط:سام موضوع:
منشأ اين نژاد كشور فرانسه ميباشد. اين نژاد از مرينوس اسپانيايي حاصل شدهاست. در حدود نيمي يا بيشتر از گوسفندان تلاقي يافته در آمريكا از نژاد رامبويه ميباشند. رامبويه از نظر پشم ظريف شهرت دارد. رنگ اين نژاد سفيد و اندازه آن بزرگ ميباشد. اين نژاد بدني زاويه دار و بلوكي و همچنين لاشهاي گوشتي تر نسبت به مرينوس دارد؛ ولي از نظر كيفيت گوشت در مقايسه با نژادهايي كه براي توليد گوشت پرورش مييابند مناسب نميباشد. قوچهاي اين نژاد شاخدار يا بدون شاخ، ولي همه ميشهاي آن بدون شاخ هستند. رشد پشم آنها حدود ۹/۸ سانتيمتر در سال است.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۶:۵۰ توسط:سام موضوع:
منشأ مرينوس كشور اسپانيا ميباشد. سه نوع مرينوس به نامهاي B ،A و C وجود دارد. نوع A و B داراي پوست چين دار ميباشند كه نوع A پوست چين دار تري نسبت به B دارد. مرينوس با پوست چين دار به مرينوس آمريكايي شناخته ميشود. مرينوس نوع C را مرينوس دلاين (Delaine merino) مينامند كه چين پوست آن خيلي كم ميباشد. پشم مرينوس دلاين سفيد بوده، رشد آن در حدود ۴/۶ تا ۶/۷ سانتيمتر در سال ميباشد. قوچهاي مرينوس شاخدار و ميشهاي آن بدون شاخ ميباشند. مرينوس از نظر اندازه متوسط بوده، بدني لاغر دارد. مرينوس دلاين از مرينوس معمولي بزرگتر است. مرينوس داراي غريزه قوي زندگي گلهاي بوده، داراي توانايي چرا در مراتع فقير است.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۶:۲۲ توسط:سام موضوع:
زادگاه اين نژاد دره ولگا در شمال شرقي مسكو در كشور روسيه مي باشد.
نژاد رومانوف از لحاظ تعداد چندقلوزايي در بين كليه نژادهاي گوسفندان جهان بي نظير مي باشد. ركورد ۹ قلو در روسيه و ۷ قلو در آمريكا از جمله ركوردهاي جهاني ثبت شده اين نژاد است. ركورد ۱۴ بره در دو زايش پياپي يك ميش اين نژاد نيز در بسياري از كشورها ثبت شده است. ۴، ۵ و ۶ قلو در نژاد رومانوف بسيار رايج مي باشد.
ميش رومانوف در صورت تغذيه مناسب به راحتي از كليه بره هاي خود، و حتي در مواردي بره هاي ديگر گله، نگهداري مي كند و شير كافي براي آنها توليد مي كند. زايمان رومانوف معمولاً به راحتي و بدون نياز به مراقبتي خاص صورت مي گيرد و ميش مادر از حس مادري بي نظيري برخوردار است.
ميش و قوچ رومانوف در تمامي فصول آماده جفت گيري هستند و نيازي به صبر كردن براي بهار يا پاييز نيست. ميش رومانوف با مديريت صحيح 3 بار در دو سال زايش انجام ميدهد و به سرعت به جمعيت گله مي افزايد.
قوچ رومانوف با غريزه جنسي بالا توانايي باردار كردن 60 تا 70 ميش را دارا مي باشد.و از آنجايي كه در تمام سال قادر و مايل به جفتگيري مي باشد، و بره هاي 50 درصد حاصل از آميزش اين قوچ با گله محلي نيز از خواص چندقلوزايي بسيار بالايي برخوردار هستند، گزينه اي بسيار عالي براي افزايش بهره وري گله و سودآوري حتي در شرايط سخت اقتصادي داخلي و خارجي با كمترين هزينه مي باشند.
در بسياري از كشورهاي جهان قوچ خالص رومانوف را جايگزين قوچ گله محلي مي كنند تا از خواص چندقلو زايي و فحلي هميشگي اين نژاد و تطابق با محيط گله محلي همزمان بهره ببرند. در ضمن جايگزيني كل گله مخارج بسيار گزافي دارد و F1 توليدي (نتيجه آميزش قوچ رومانوف با ميش محلي) از خواص بسيار مشابه به ميش رومانوف خالص برخوردار است و نيازي به جايگزيني كل گله نيست.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۵:۳۴ توسط:سام موضوع:
گوسفند پستانداري است از راسته سم داران از دسته جفتسمسانان، از گروه نشخواركنندگان و از خانواده گاوسانان (تهيشاخان). اين حيوان را جهت استفاده از پشم، شير و گوشتش اهلي كرده، به صورت گلههاي بزرگ نگهداري ميكنند. برخي نژادهاي گوسفند نر داراي شاخ مورب و حلقوي و پيچ دار ميباشند و در اين صورت به نام قوچ يا راك ناميده ميشوند؛ ولي گوسفند ماده متعلق به هر نژادي كه باشد، به طور عام به نام ميش خوانده ميشود.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید:
+ نوشته شده:
۳ اسفند ۱۳۹۶ساعت:
۰۶:۴۵:۰۱ توسط:سام موضوع: